Picture of the author
Comma
صحیفه
سخنرانى

بسم اللّه‌ الرحمن الرحيم فساد همۀ ارگانها در رژيم سابق من تشكر مى‌كنم از آقايان علما و فضلا و قضات كه تشريف آوردند و ما را مفتخر كردند به اين تشريف فرمايى. و من اميدوارم كه خداوند همه را حفظ كند و در پناه خودش توفيق بدهد كه خدمت كنند. ما در هر قضيه‌اى كه فكر مى‌كنيم كه در سابق، در اين رژيم سابق بوده‌است دست روى هر كدام كه مى‌گذاريم، مى‌گوييم اين بدتر ازديگران بوده. وقتى مى‌رويم سراغ آن يكى، آنجا مى‌گوييم اين بدتر از ديگران بوده و هكذا. وقتى قوّۀ دادگسترى‌اش را و قوّۀ قضاييه‌اش را شما نگاه كنيد، مى‌بينيد كه آن چيزى كه در آن نبوده است اسلام بوده و عدالت اسلامى. و وقتى كه به مجلس‌اش نگاه مى‌كرديم، مى‌بينيم آنكه نبوده است ارتباطش با مردم. وقتى به ارتش اش نگاه مى‌كرديم، مى‌بينيم كه آنكه نبوده است فعاليت در راه كشور خودشان. لابد آقايان اطلاع دارند كه آنوقت كه متفقين آمدند و حمله كردند به ايران، زمان رضاخان ـ با آن هياهويى كه رضاخان در آورده بود كه ما ديگر چه هستيم و چه هستيم ـ سه ساعت گفته بودند كه اينها مقاومت كردند در مقابل آنها، و بعد كه رضاخان از يكى از اينها ـ سركردگان آنوقت ـ پرسيده بود كه چرا سه ساعت؟ گفته بود كه قربان سه ساعت حرف است، آنها آمدند و ما رفتيم. مسئله اين بود. ارتش آن طور بود، دولت آن بود كه ديديد. شما بسيارتان، خوب، اين اواخر ديگر يادتان است. فرمانداران و فرماندهان و استانداران و اينها آنها بوده است كه ملاحظه كرديد و دادگسترى اش هم آن بود كه اطلاع داريد، مجلس اش هم آن بود، دانشگاهش هم آن بود. عرض كردم وقتى سراغ دانشگاه مى‌رويم مى‌بينيم كه بدتر از همه جا دانشگاه بوده است. وقتى سراغ قضات مى‌رويم مى‌بينيم بدتر از همه اين بود، و زحمت دارد كه اينها اصلاح بشود. و خداوند تأييد كرده است اين جمهورى اسلامى را كه در ظرف اين مدت كم در صورتى كه انقلاب بوده، در صورتى كه همۀ كشورهاى بزرگ مخالف بودند با ايران به همه معنا و فشارهايشان را بر اين كشور به همه طرف وارد كردند، تبليغات سرتاسرى آن طور كرده است، مع‌ذلك در اين مدت كم در همه جا يك پيشرفت‌هاى چشمگير شده است. دانشگاه بحمداللّه‌، و اميدوارم كه به زودى همه جهاتش درست بشود و روى موازين باشد، و دادگسترى و قوۀ قضاييه بحمداللّه‌ كار زياد كردند. و موجب سرافرازى يك ملت است كه در مدت بسيار كم با همۀ مشكلات و با اينكه مهيا نبودند علماى ما براى قضاوت و امر قضاوت ارتباط با آنها نداشته است، مع‌ذلك موفق شده‌اند و تاكنون خدمت‌هاى فراوان كرده‌اند. و من اميدوارم كه همۀ علماى بلادى كه در سرتاسر ايران هستند و تمام حوزه‌هايى كه در سرتاسر ايران هستند، اينها اين جمهورى را كه از خودشان مى‌دانند، آن چيزهايى كه نقص وارد مى‌شود در اينها و احساس مى‌كنند كه ناقص است، جديت كنند كامل بشود. لزوم تقويت قوۀ قضاييه كشور امروز مال خود شماست و خود شما بايد اداره كنيد. قوۀ قضاييه امروز قوۀ قضاييۀ اسلامى‌است و رو به اسلام دارد مى‌رود و بايد خود علماى اسلام اين را تقويت كنند، و افراد را بفرستند. علمايى كه در بلاد هستند يا خودشان يا كسانى كه مربوط به آنهاست و مى‌توانند قضاوت كنند، پيشنهاد كنند كه وارد بشوند در اين قوۀ قضاييه تا ان‌شاءاللّه‌ رفع نقيصه به همه معنا بشود. نبايد ما حالا بنشينيم اميد اين پيدا كنيم كه خير، خودش مى‌شود. نه، هيچ امرى خودش نمى‌شود، با كوشش، امرها تحقق پيدا مى‌كند. و در واقع قضا هم از باب اينكه يك واجب شرعى است بر همه مگر اينكه به مقدار كفايت داشته باشيم، از اين جهت، اين عمل به يك وظيفۀ شرعى و اسلامى‌است و عذرى نيست از براى ما امروز كه بگوييم ما نتوانستيم، يا ما داخل كار نبوديم. نخير، همۀ شما، هر يك از آقايان در هر جا هستند اينها پيشنهاد كنند و وارد بشوند قوۀ قضاييه را تقويت بكنند. كسانى كه در حوزه‌ها هستند و آنهايى كه درس خوانده هستند و در حوزه‌ها ديگر سمت مدرسى و اينطور چيزها را ندارند، آنها هم تشريف بياورند و اين قوّۀ قضاييه را تقويت بكنند تا ان‌شاءاللّه‌ درست بشود اين قوه. اگر اين قوۀ قضاييه درست بشود، بسيارى از مشكلات كشور درست مى‌شود. مردم سروكار دارند با اين قوه، با دادگسترى سروكار دارند. و به شما آقايان قضات هم عرض مى‌كنم كه خدا را در نظر داشته باشيد در باب قضا. قوّۀ قضاييه سروكارش با جان مردم است، با مال مردم است، با نواميس مردم است، و بايد هميشه خدا را ناظر و حاضر ببينيد كه خداى نخواسته نبادا يك اشتباهى در كار بشود، يك وقت خطايى بشود. خطاى شماها بزرگ است و ممكن است يك خطا موجب قتل يك كسى بشود، يك خطا موجب به باد رفتن آبروى كسى بشود. اينها را بايد بسيار نظر بكنيد و بسيار دقت بكنيد كه اين شغل در عين حالى كه واجب است و لازم است ـ همه ما ـ در صورتى كه به مقدار كفايت نباشد همه شركت بكنند و بسيار شريف است، در عين حال، خوب، مسئوليتش هم بسيار زياد است. و بايد ان‌شاءاللّه‌ همۀ آقايان جديت بكنند كه اين قوّۀ قضاييه به آن طورى كه شارع مقدس مى‌خواهد، به آن طور عمل بشود و البته از باب اينكه حوزه‌ها مهيا نبودند و دست شان از قضا كوتاه بوده و مهيا براى اين كار نبودند، حالا كه مهيا شدند حوزه‌ها هم به راه افتادند براى اينكه، اين كار را تتميم كنند. و دروسى راجع به قضا در حوزه‌ها درست عمل بشود و درس‌هايى گفته بشود تا اينكه ان‌شاءاللّه‌ به زودى اين پرسنلى كه ايشان مى‌گويند كه باز به قدر پانصدنفر ناقص داريم ان‌شاءاللّه‌ درست بشود. اين پانصد نفر در حوزۀ اصفهان و مشهد و تبريز و ساير جاها چيزى نيست. خوب مى‌توانند از اينجا بيايند و قم هم كه خوب كمك مى‌كند و اميدوارم كه ان‌شاءاللّه‌ همه موفق باشيد و خداوند همه را تأييد كند كه خودمان كارهاى خودمان را انجام بدهيم. فرانسه پناهگاه تروريستها و من عرض مى‌كنم كه ما كه امروز گرفتار اين بليات هستيم، گرفتار اين دولت‌ها هستيم، گرفتار اين قدرت‌هاى بزرگ هستيم، بايد خودمان همۀ جهات خودمان را خودمان حفظ كنيم. شما مى‌بينيد كه در هر جا براى اسلام يك گرفتارى پيش مى‌آورند با يك اسمى روى آن مى‌گذارند و يك بساطى درست مى‌كردند. ما آنوقت خيال مى‌كرديم كه صدام اين است كه تلافى مى‌كند، بيخودى، درجنگ شكست مى‌خورد، آنوقت تلافى اش را سر خوزستان در مى‌آورد و كردستان. خيال مى‌كرديم كه اين كار، كار صدامى‌است. معلوم شد كه همه اينجور هستند. چند نفر به واسطۀ اينكه آن قدر صدمه ديدند از اين قدرت‌هاى بزرگ و از امريكا و از اسرائيل و از فرانسه و از امثال اينها، اين قدر صدمه ديدند، چند نفرخودشان را فدا مى‌كنند براى ملت خودشان و مى‌روند يك جايى را منفجر مى‌كنند. بعد اسرائيل تلافى مى‌كند. خوب، از اسرائيل همه متوقع‌اند. اسرائيل ذاتش همين ذات است، بايد عمل بكند اينطورى كه مى‌كند. اما فرانسه كه خودش را يك ملت چه مى‌داند، و آن قدر در طول تاريخ ادعا كرده است، چرا اينطور تروريست از كار در آمد؟ ملت فرانسه بايد اين مطلب را احساس بكند كه در طول تاريخ آن قدر كه از فرانسه تعريف كرديد و كتاب نوشتيد و چه كرديد، در اين برهۀ زمان آبروى فرانسه را اين دولت از بين برد. دولت فرانسه آبروى ملت فرانسه را از بين برد، صورت ملت فرانسه را يك صورت مشوه جلوه داد در بين ملت‌ها. اكثر ملت‌ها و مردم‌ها تميز نمى‌دهند كه، جدا نمى‌كنند دولت را از ملت، خصوصاً آنجاهايى كه جمهورى است. آنجاهايى كه جمهورى است، ملت است كه بايد اساس را در دست بگيرد. نمى‌پذيرند از ملت فرانسه كه او بگويد دولت ما اينطورى است. ملت فرانسه به فكر بيفتد كه آبروى خودش را كه دارد از بين مى‌رود حفظ بكند و اين دولت را سرجاى خودش بنشاند، اين دولت را كنار بگذارد. اين دولتى كه تروريست اعظم بايد اسمش را گذاشت براى اينكه، هر چه تروريست است جمع مى‌شود در فرانسه، بعد هم خودش تروريستى مى‌كند. يك كسى او را مى‌زند به واسطۀ اينكه جنايتكار است، او مى‌زند يك كس ديگرى را مى‌كشد. تلافى مى‌كند سر كس ديگرى. خوب، اين ملت فرانسه بايد فكر اين كار باشد و همين طور ملت‌هاى ديگر. ملت‌ها كه تقصيرى ندارند. تقصير ملت‌هايى كه جمهورى هستند اين است كه رأى مى‌دهند به اينها و بعد كه رأى دادند اختيار را دست اينها مى‌دهند. بايد بعد كه چيز كردند، با تظاهرات، با چيزها اين كار را كنار بگذارند. الآن هم مى‌توانند اين كار را بكنند. حفظ كنند آبرويى را كه در طول تاريخ شما براى فرانسه درست كرديد، اين را حفظش كنيد، اينها دارند از بين مى‌برند. اينها تروريست شده‌اند. دولت فرانسه از آنجا كه مى‌بيند كه از عراق طلب دارد و طلبش را نمى‌تواند بدهد، تلافى‌اش را سر ايرانى‌ها در مى‌آورد. تلافى سر ايرانى براى چه در مى‌آورد، خوب، عراق نمى‌تواند طلب شما را بدهد از خودش وصول كنيد، چرا به او طياره، نمى‌دانم چه مى‌دهيد كه ايران را بزند؟ ظلم به ملتها با اسم اصلاح طلبى وضع الآن اينطور شده است كه اصلاً گرفتار شده‌ايم مابين قوه‌هاى مقتدرى كه برخلاف نظر حتى ملت خودشان عمل مى‌كنند. گمان نمى‌كنم كه ملت امريكا راضى باشد كه دولت امريكا از هر سوراخى سرش را بيرون بياورد و جوان‌هاى خودشان را به كشتن بدهد، و همين طور فرانسه و ساير جاها. حالا كه انگليس هم آمده است، فرانسه هم سرش را تو سرها آورده، جزو خياط‌ها شده است. آن پالان دوز را مى‌گفتند كه همراه خياط‌ها مى‌رفت، گفتند تو كجا مى‌روى؟ گفت: ما هم اهل بخيه هستيم. حالا اين قدرتمندهاى بزرگ كه توى دنيا جمع شده‌اند و مردم را دارند اذيت مى‌كنند، از آن طرف فرانسه هم آمده و انگلستان هم تازه آمده و خودشان را سرشان را داخل در سرها كرده‌اند كه بگويند ما هم جزو بخيه زن‌ها هستيم. چرا وضع اينطور شده؟ مگر آنها چه بردند در اين كار؟ مگر آنها در اين جنايات چه شرافتى تهيه كرده‌اند؟ الآن امريكا، دولت امريكا، دولت شوروى كه اين جنايات را مى‌كنند و با هم مسابقه مى‌كنند در جنايتكارى، در ظلم به مردم، در جنايت به مردم، مگر آنها چه بردند كه شما مى‌خواهيد ـ شما هم ـ همراه آنها باشيد؟ شما هم برويد چه بكنيد؟ بالاخره مسلمين بايد فكر بكنند. اين مسلمان‌ها و اين اعراب كه تقريباً اكثر بسيارى از مسلمين را آنها تشكيل مى‌دهند و گرفتار دست اينها هستند، اينها فكر بكنند كه نبايد اينطور خودشان را دست آنها بدهند كه هر جا الآن لبنان را آن طور كرده‌اند، لبنانى ديگر براى كسى نمانده است. خوب، چرا اين اختلافات را شما دست بر نمى‌داريد تا اينكه اينها نتوانند بيايند سراغ شما؟ و چرا بايد آنها بيايند و مردم را آن طور اذيت بدهند به اسم اينكه ما مى‌خواهيم اصلاح بكنيم؟ اين اصلاح كه نيست. شما اگر مصلح بوديد، اگر صلح طلب بوديد كه اينطور وضع‌تان نبود. شما صلح طلبيد و مى‌آييد در لبنان به اسم اينكه ما صلح طلب هستيم و مردم را ناراحت مى‌كنيد؟ شما برويد كنار، مردم خودشان كار خودشان را درست مى‌كنند نمى‌گذاريد كه مردم اصلاح كنند كار خودشان را. هر كدامتان به يك اسمى وارد مى‌شويد در يك كشورى. مثلاً فرض كنيد كه روسيه وارد مى‌شود در افغانستان به اسم اينكه مى‌خواهيم اصلاح كنيم آنجا را. امريكا و فرانسه و انگلستان و اينها هم وارد مى‌شوند در لبنان مى‌خواهيم اصلاح كنيم. اين براى اين است كه، مسلمان‌ها بيدار نيستند. دولت‌هاى مسلمين نمى‌دانند چه قوه‌اى دست شان هست و چه جور اينها را مى‌توانند از بين ببرند. اگر ـ يك ـ ده روز اين مسلمين منافع خودشان را قطع كنند از شرق و غرب، آنها سرجاى خودشان مى‌نشينند. ولى افسوس اين است كه نمى‌توانند، نمى‌فهمند چه بايد بكنند. آنها را ترسانده‌اند به طورى كه اگر چنانچه بكنيد چه خواهد شد. خوب، اين «اگر» در ايران هم بود، لكن ايران كار خودش را كرد و هيچ كارى هم نتوانستند بكنند. حالا هم نمى‌توانند بكنند، بعدها هم نمى‌توانند بكنند. يعنى مادامى كه ايران اين ايران است، مادامى‌كه بين همه روابط اسلامى و انسانى هست، مادامى‌كه يك ملت هست اينها، مادامى‌كه زن و مرد و بچه و بزرگ ايران اين وضع را دارند، هيچ قدرتى در عالم نمى‌تواند كارى بكند. چرا مسلمان‌ها اينطور نشوند؟ چرا حجاز اينطور نشود؟ و چرا عراق اينطور نشود؟ و مع الأسف به واسطۀ حماقت بعض ـ رأس ـ رؤوس، به جان هم مى‌اندازند همه را. اين را وادار مى‌كنند حمله كند به ايران، آن قدر ضرر ببرد، آن قدر رنج ببرد، آن قدر چه بكند ملت عراق را، آن طور صدمه وارد به آن بكند براى يك حماقتى كه آنها گفتند برو سردار قادسيه بشو! از آن طرف هم فلسطينى‌ها را به جان هم‌انداخته‌اند. جنگ بين خودشان آن طور مى‌بينيد كه واقع شده. از آن ور هم اختلاف ما بين خود ما، دولت‌هاى مسلمين. آخر چرا بايد اينطور باشد؟ اينها اگر واقعاً بيدار بشوند و بفهمند چه قدرتى در دست شان هست و چه منابعى در دست اينها هست كه منابع، رگ حيات آنها در دست اينهاست، خوب، با هم روابط پيدا مى‌كنند، روابط دوستى پيدا مى‌كنند. خوب، ما هى فرياد مى‌زنيم كه آقا بياييد با هم دوست باشيم، چه هى آنها مى‌گويند نه، ايران مى‌خواهد همه كشورهاى دنيا را ازبين ببرد. ايران چرا مى‌خواهد ببرد، ايران مى‌خواهد همه را اصلاح كند؛ مى‌خواهد كه با هم باشند همه شان، برادر باشند همه شان. مع‌ذلك نمى‌فهمند و بايد چه كرد اين را. و من اميدوارم كه كم‌كم درست بشود، و كم كم ملت‌ها بيدار بشوند و از راه ملت‌ها اين كارها اصلاح بشود و ان‌شاءاللّه‌ خداوند تأييد مى‌كند و خداوند شما را و همۀ كسانى كه در اين كشور خدمت مى‌كنند به اين كشور، خدمت مى‌كنند به اسلام، تأييد كند. و مادامى‌كه قصد خالص باشد، توجه به خدا باشد و خالص باشد، تا اينطور باشد بلااشكال پيروز هست اين كشور و از اينجا هم موجش مى‌رسد به همه جا و رسيده است. و انقلاب شما بحمداللّه‌ صادر شده است، نه اينكه صادر مى‌شود، صادر شده و تقويت مى‌شود در خارج. استقلال قوۀ قضاييه و از نكاتى كه تذكر بدهم اين است كه قوّۀ قضاييه همان طورى كه آقا فرمودند يك قوّۀ مستقل بايد باشد. يعنى در همه جاى دنيا اين اسم هست كه قوّۀ قضاييه مستقل است. حالا مادر كشور خودمان كه استقلال داده است اسلام به قوّۀ قضاييه و قاضى و قوّۀ قضاييه مستقل است و هيچ كس نبايد در آن دخالت بكند. قضات نبايد گوش به هيچ كس بدهند جز آنكه براى خدا كار خودشان را انجام بدهند، حق را ملاحظه بكنند. اگر فرض كنيد كه يك جايى را ديدند حق است، اگر تمام كشورايران به آنها چيز بكنند كه به آن طرف حكم بدهيد، نكنند. خدا اينطور مقرر فرموده است، بايد شما به حق برسيد. كار به اينكه اين رفيق فلان است، اين دوست فلان است، اين پسر فلان است، اين خود فلان است، خير، كارى به اين كارها نداشته باشيد. بايد شما به همان طورى كه شرع مقدس امر فرموده است قضاوت كنيدو مستقل در قضاوت باشيد و محتاط در قضاوت. احتياط در قضاوت كنيد، توجه بكنيد كه نبادا يك مظلومى‌حقش ضايع بشود يا يك نفرى زايد بر آن مقدارى كه بايد جريمه بشود يا ـ براى ـ تعزير بشود، يا ـ به ـ چه بشود، زايد بر او نباشد. گرفتارى دارد اين مسائل، بايد اين را خيلى توجه بكنيد. و من اميدوارم كه آقايان علمائى كه الآن مشغول هستند و بعدها هم ان‌شاءاللّه‌ مى‌آيند و مشغول مى‌شوند، توجه بكنند كه مستقل هستند و كسى حق اينكه هيچ نقشه‌اى، هيچ دخالتى در كار آنها بكند ندارد. و البته روى موازين شرعى اگر اشتباه ثابت شد، آن وقت روى همان موازين شرعى عمل مى‌شود. و خداوند همۀ شما را موفق بدارد و من دعاگوى همۀ شما هستم. والسلام عليكم و رحمة‌اللّه‌

عنوان :

لزوم تقویت قوه قضاییه تبیین ظلم و جنایات قدرتها

مرجع :

صحیفه امام (۱۸) صفحه ۲۴۰

مکان :

تهران، حسینیه جماران

تاریخ :

۱۳۶۲-۰۸-۲۹

حضار :

سیدعبدالکریم موسوى‌اردبیلى، اعضاى شورایعالى قضایی، روسا و مستشاران و دادیاران دیوانعالى کشور، روساى شعب دیوان عدالت ادارى، حقوقدانان شوراى نگهبان، قضات بازرسى کل کشور، اعضاى دادگاه عالى قم